View allAll Photos Tagged EnglishLearning
Encourage the students for reading at home and to enhance their #grammarknowledge with online #grammarchecker: nounplus.net.
معنی واژه #Sparkle
برق، درخشش، تلالو، جرقه، چشمک زدن، جرقه زدن، تلالوء داشتن
(مثل سطح آب مواج در نور خورشید) درخشندگی متغیر داشتن، تلالو داشتن، درخشیدن، رخشیدن، برق زدن، تابناک شدن، (مجازی) جلوه کردن، گاز داشتن (شراب یا سودا و غیره)، قل زدن، کف زدن، اخگر، ابیز، لخشه، شراره، آییژ، جلوه، (هوش یا انرژی و غیره) برجستگی، (نمایش و غیره) جوش و خروش، ابیز کردن، اخگر پراندن
We all have our dirty little #spelling secrets. To change sentence is a bad habit. To correct word is the Intelligence. You can use #spellchecker. Nounplus.net
معنی واژه #ferment
مایه، اضطراب، جوش، ماده تخمیر، مخمرشدن، برانگیزاندن، ترش شدن، تهییج کردن، ور امدن
تخمیر کردن یا شدن، وزیدن، وزاندن، آشوب، هیجان، شوریدگی، ناآرامی، جوش و خروش، به هیجان آوردن، به جوش و خروش آمدن، آشوب زده شدن، آشوباندن، آشوبیدن، شوراندن، به شور آمدن، مخمر، وزگر، بوزک، رجوع شود به: fermentation، خروش
Can you find the mistake? You can also use online grammar checker to check the mistake: nounplus.net
Be an efficient and expert writer with the help of English sentence checker tools. Just have a read: www.nounplus.net/blog/?p=102
معنی واژه #hustle
شتاب، فشار، تکان، زور، هل دادن، فشار دادن، پیش بردن، تکان دادن، گول زدن، فریفتن، بزور وادار کردن
با خشونت (با کسی) رفتار کردن، کنار زدن، (با فشار) عقب زدن، تنه زدن، (با خشونت) وادار کردن، کشان کشان بردن، دست به یخه شدن، (عامیانه) شتاباندن، تعجیل کردن، وادار به عجله کردن، (خودمانی) کلاه (سر کسی) گذاشتن، (با دغلکاری و اصرار) کسی را تیغ زدن، به کسی انداختن، به کسی قالب کردن، کلاشی کردن، (از میان جمعیت با فشار) رد شدن، با عجله گذشتن، (عامیانه) با سرعت و حرارت کار کردن، هم ور آمدن، کار تند و پراشتیاق، جنب و جوش، بشکولیدن، خیزیدن، دوندگی کردن، جان فشانی کردن، (خودمانی) فاحشگی کردن، جندگی کردن (به ویژه با جلب مشتری در خیابان ها)، کش و واکش، دست به یقه شدن، (خودمانی) تکاپو (به ویژه توام با نادرستی)، تلاش معاش (با دغلکاری)، عجله