Back to photostream

Ahmad Hesam iran Bild

چرا جمهوری اسلامی ایران با مردم سالاری در تضاد هست

جمهوری اسلامی ایران متکی بر باور تعبدآمیز به یک سیستم ربانی و دگماتیزم مذهبی است که در آن قدرت لایزال الله حاکم است و هیج کسی حق ندارد استبداد مطلق ربانی را به زیر علامت سئوال ببرد.

بنابراین عدم تقسیم قوا و مشارکت جناحهای مختلف سیاسی در تعیینات جامعه، عدم تحمل نگرشهای انتقادی، تک بعدی بودن جهان بینی اسلامی، زن ستیزی و عدم قبول زن به منزله یک موجود متساوی الحق، اعمال شکنجه و اعدام در قبال رقبای سیاسی، وضع بربریت قضائی مثل سنگسار و شلاقزنی، بحران آفرینی و صدور انقلاب اسلامی به سایر کشورها و عدم رعایت موازین بین المللی نشانه هائی از نابخردگرائی در ساختار جمهوری اسلامی ایران هستند.

گذاراز استبداد دینی به مردم سالاری در ایران نیاز به یک پروسه طولانی دارد که هنوز ابتدائی ترین پیش شرایط آن در ارتباط با کلیت جامعه کشورمان به مرحله اجرا درنیامده اند

فکر نمیکنید قانون اساسی متکی به همه نیروهای جامعه و اراده ملت هست

 

• تقسیم قوای سه گانه

• دادگستری مستقل از احزاب سیاسی

• عدم تغییر پرچم ایران به وسیله یک حزب سیاسی در مصدر قدرت

• تضمین همه آزادیهای فردی و اجتماعی جهت حفظ حثیت انسان

• برابری کامل زن و مرد در تمام ابعاد اجتماعی

• رعایت قوانین ملی و فراملی

• آموزش و پژوهش آزاد

• آموزش نگرش انتقادی جهت خودسازی و تنظیم شناختهای علمی

• همزیستی مسالمت آمیز همه نگرشهای سیاسی

• آزادی مذاهب به منزله یک هویت شخصی افراد

• فسخ دین یا مذهب ملی

• جدائی کامل دین و سیاست از همدیگر

• فسخ دین یا مذهب ملی

• رعایت اصولی مثل مدارا و مداوا

• تاریخ نگاری آزاد و انتقادی

• تقویم نگاری با اتکاء به تاریخ و تمدن ایران

• تضمین قانونی همه نهادهای مردمی

• عدم تفویض و تبعیض تمایلات جنسی

• وضع قراردادهای اجتماعی جهت تضمین نیازهای مادی و معنوی همه افراد جامعه

• و غیره

رعایت همه این خواسته های فوق هنوز به این معنی نیستند که ما قادر هستیم در ایران یک جامعه دموکراتیک واقعی ایجاد بکنیم. شعار دموکراسی نباید ما را دچار یک نزدیک بینی تاریخی بکند تا اینکه ما با این واژه کلیدی سیاسی بطور جزم گرایانه برخورد داشته باشیم.

انقلاب فرانسه این را به ما آموخت که نخستین موانع رسیدن به آزادی، برابری و برادری این است که ما اول خدا را و بعد از آن شاه را بکشیم که هردو دستان پرتوان استبداد، دیکتاتوری و عدم تساوی هستند.

تا زمانی که این کار انجام نگیرد ما در اسارت زنجیرهای آگاهی خودمان خواهیم پوسید و حتی قادر به ایجاد یک جامعه مردم سالاری تعریف شده کاذب در سطوح کشورهای غرب به مفهوم کثرت گرائی سیاسی و پارلمانتاریزم هم نخواهیم بود.

انقلاب فرانسه توانست فقط موانع را بشناسد ولی بورژوازی جای هر دو را گرفت و با شعارهای دروغین آزادی، برابری و برادری گیوتین را کشف کرد و سر انقلابیونی مثل روبسپیر را از تنش جدا کرد. امروز در غرب، همه مکاتب اقتصادی، جامعه شناسی، فلسفی و روان شناسی بورژوازی، نقش اقتصاد را در ایجاد تضادهای طبقاتی در آگاهی اروپائیها نفی کرده اند. در غرب تحت مردم سالاری فقط حاکمیت سرمایه داران فهمیده میشود که در آن افراد تحت سلطه به نمایندگان سلطه گران رای میدهند تا به مجلس بورژوازی راه پیدا بکنند.

اگرما بخواهیم راه غرب را در پیش بگیریم، فاصله ما هنوز با پارلمانتاریزم بورژوازی رایج در اروپا بسیار دور و دراز است.

جهت رفع ابهامات باید به این نکته اشاره بشود که ما فقط یک دموکراسی صحیح داریم و آن هم در جامعه کمونیستی امکان پذیر خواهد بود که در آن دولت از بین میرود، طبقات موجود نیستند، فرق بین کار یدی و فکری نیست، آگاهی علمی در انسانها هست، شکوفائی یکی و همه لازم و ملزوم همدیگرند و عدالت در آن بر اساس هرکس به اندازه توانش و به هر کس به اندازه نیازش میباشد باید اینجا اقرار کنیم ما نیز یک رنسانس به ملت ایران بدهکاریم.وقتی اقشار متفاوت نیروهای سیاسی نتوانند از اندیشه باز خود از تریبون و رسانه دولتی صحبت کنند. چطور باید برای ارتقاع و بالا بردن سطح اگاهی مردم مثمر اثر باشد .دولتی که صرفا به نمایندگی ملتی تعیین میگردد و اعتبار ملتش را سو استفاده میکند . دخالت مذهب در امور کشوری نه تنها کل نظام را زیر سئوال میبرد. بلکه روند اجتماعی را به بربریت . فحشا . فساد واعتیاد ادمکشی جنگ و بی هرمتی به شخصیت زنان و کودکان در جامعه می پردازد. مردم سالاری شرط اول ان دیالوگ کردن . دیالکتیک داشتن . ازادی بیان و عقیده. تریبونهای متفاوت از اندیشه های متفاوت را رایج کردن پایه های دموکراسی را کوبدن است

Ahmad Hesam

Why Iran is at odds with democracy.

 

Thus the lack of division of powers and the various political factions involved in determining a society intolerant of critical views, one-dimensional world of Islamic misogyny and intolerance woman as an equal-Haq, torture, and execution against political rivals, the barbarism Ghàzaei just like stoned Shlaqzny, creating crisis and the issue of Islamic Revolution to other countries and non-compliance with international standards Nabkhrdgrayy signs of the Islamic Republic of Iran.

 

Do not you think the nation's constitution depended on the will of all the

 

• divided into three branches

• an independent judiciary, political parties

• Does not change the flags of the political party in power

• Ensure all personal and social freedoms to protect human Hsyt

• full equality of women and men in all spheres of social

• National and international laws

• Free Education and Research

• Training for self-critical attitude and a set of scientific cognitions

• peaceful coexistence of all political attitudes

• Religious Freedom as an individuals identity.

• Termination of a national religion

• Complete separation of religion and politics meet

• Termination of a national religion

• principles such as tolerance and treatment

• open and critical historiography

• Calendar heavily relying on Iranian history and civilization

• Ensure all statutory public bodies

• Failure to delegate and sexual discrimination

• Social contracts to guarantee the physical and spiritual needs of all people

• etc.

Meet all the above requirements are not yet mean that we are able to do in a real democratic society. We do not have a historical myopia slogan of democracy until we have dealt with this keyword dogmatic politics manner.

 

 

The bourgeois revolution in France, but instead could only identify both the barriers and the false slogans of liberty, equality and fraternity, the revolutionaries like Robespierre's guillotine discovered and removed from the stress. Today in the West, all schools of economics, sociology, philosophy and psychology, the bourgeoisie, the class contradictions in the knowledge economy in denying the Europeans have.

If we in the West want to take, the distance we still common in Europe Parlmantaryzm bourgeoisie is too long.

public and media from the podium to speak.Religious interference in state affairs has not only questioned the entire system. The social process of barbarism. Prostitution. Vatyad corruption and the murder of women and children in the community pays Hrmty character. The first precondition to democratic dialogue. A dialectic. Freedom of opinion and expression. Different platforms from different viewpoints into a common base Kvbdn democracy

Ahmad Hesam

1,963 views
0 faves
0 comments
Uploaded on August 17, 2011
Taken on August 17, 2011